باز هم استراحت مطلق و عجله ی پسر طلا
سلام عشق کوچولوی مامان پرنس مامان شازده کوچولوی مامان.. پسرم دیگه الان ضربه هات خیلی محکم شده طوریکه شکممو کاملا تکون میدی و مثل یه موج از اینور میری اونور... بازم شیطون شدی مادررررر... بازم هول کردی بیای بیرون... آخه مامانم تو این دنیا خبری نیست که انقد عجله داری بیای بیرون نکنه دلت میخواد بابایی بغلت کنه که انقد هول میزنی.. جیگر مامان انقد عجله نکن آروم تو شکم مامانی خوب رشد کن بعد به وقتش بیا بیرون.. هر چقدر میخوای لگد بزن اذیتم کن ولی تو رو خدا مثل یه مرد باش و طاقت بیار شازده کوچولوی من... پنجشنبه 92/5/10 وقتی از خواب بیدار شدم و رفتم دستشویی چند تا لکه خون دیدم وااااااااااااااییییییی دنیا رو سرم خراب شد داشتم سکته میکردمممم...
نویسنده :
maman masi
20:52